جدول جو
جدول جو

معنی ناله پرداز - جستجوی لغت در جدول جو

ناله پرداز
(دِ خَ)
ناله سنج. فریاد و فغان کننده. زاری کننده. (از ناظم الاطباء) :
پیش ازین از ناله پردازان اثر پیدا نبود
عشق در خلوت سروری داشت بزم آرا نبود.
میرزارضی دانش (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
ناله پرداز
ناله کننده فریادوفغان کننده: پیش ازین ازناله پردازان اثر پیدا نبود عشق در خلوت سروری داشت بزم آرا نبود. (رضی دانش ظنند. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نغمه پرداز
تصویر نغمه پرداز
آهنگ ساز، سرودگو، آواز خوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاره پرداز
تصویر چاره پرداز
کسی که از عهدۀ درمان دردی یا اصلاح امری برآید، چاره گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نکته پرداز
تصویر نکته پرداز
نکته پرور، نکته آرا، کسی که نکته یا مطلبی را خوب ادا کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاسه پرداز
تصویر کاسه پرداز
بسیار خوار، پرخور
فرهنگ فارسی عمید
(بِ اَ کَ دَ / دِ)
آنکه از اسباب خانه توجه میکند. (ناظم الاطباء) ، نوکر. خدمتکار، مسرف. (ناظم الاطباء). کنایه از کسی که هرچه داشته باشد همه را پاک بباد دهد، خواه از آن خود باشد خواه از آن دیگر. مقابل خانه نگهدار. (از آنندراج) :
همه خوشه چینند و من دانه کار
همه خانه پرداز و من خانه دار.
نظامی.
مجردرو خانه پرداز باش
جوانمرد دنیابرانداز باش.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
چاره گر. علاج گر. کسی که علاج دردی یا اصلاح امری کند:
جهان را در این آمدن راز بود
که شاه جهان چاره پرداز بود.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(پَ)
مرادف سفره پرداز. (آنندراج). رجوع به سفره پرداز شود:
تبسم کنان گل برآورده سر
که ای کاسه پرداز خونین جگر
مرا مهلت عمر چندان کجاست
که پشت محبت کنم با تو راست.
سالک قزوینی (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رَ / رُو)
نکته پرور. تیزفهم زیرک و بافراست که دارای طبع لطیف باشد. (ناظم الاطباء). آنکه نکته های دقیق و لطیف بیان کند. (فرهنگ فارسی معین). نکته گو:
جوابش داد مرد نکته پرداز
که نکته تا بدین دوری مینداز.
نظامی.
همه زیبارخ و موزون و دمساز
همه دستان سرا و نکته پرداز.
نظامی.
کم افتد چنین نکته پرداز کم
که نازند از او لفظ و معنی به هم.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(پَرْ وَ)
نغمه زن. نعمه ساز. نغمه سرای. نغمه کش. سراینده. مغنی. مطرب. سرودگوی. ترانه زن. آوازخوان. (ناظم الاطباء) : نواسازان چمن املاء و نغمه پردازان گلشن انشاء. (حبیب السیر ص 123).
- نغمه پرداز شدن، آواز خواندن:
مغنی چنان نغمه پرداز شد
که پیراهنش پردۀ ساز شد.
ملاطغرا (از آنندراج).
، موسیقی دان. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاسه پرداز
تصویر کاسه پرداز
پر خور بسیار خوار (سفره پرداز) : (تبسم کنان گل بر آورده سر که: ای کاسه پرداز خونین جگر، {} مرا مهلت عمر چندان کجاست که پشت محبت کنم با تو راست ک) (سالک قزوینی)
فرهنگ لغت هوشیار
سرود گوی آنکه نغمه سازد و سراید مغنی سرود گوی: نغمه پردازان بزم دلگشایی و معرکه آرایان مضمار سخن سرایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نکته پرداز
تصویر نکته پرداز
نغزک پردار سخن پرداز آنکه نکته های دقیق و لطیف بیان کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نکته پرداز
تصویر نکته پرداز
((~. پَ))
کسی که مطلب دقیق و باریک را خوب ادا کند
فرهنگ فارسی معین